سفارش تبلیغ
صبا ویژن


خاطرات گمشده

 دیگه نمی دونم باید چی بگم

من حتی بلد نیستم با کسی درد دل کنم

نمی دونم شاید نمی خوام ، نمی خوام تو هیچ کدوم از لحظات زندگیم فک کنم به کسی وابسته بودم یا کسی بهم کمک کرده...

نمی خوام منت کسی رو تو قلبم رو دوشم احساس کنم

دلم نمی خواد از کسی کمک بخوام حتی تو بدترین لحظات زندگیم...

می خوام تنها باشم یه جورایی از همه دلخورم ...

 من ...

نمی دونم احساس می کنم به هرکی اعتماد کردم اشتباه کردم...

دوست دارم به همه کمک کنم ولی دل نمی خواد کسی به من کمک کنه .

دوست ندارم مدیون کسی باشم

دوست ندارم هر کمکی که به کسی می کنم ذره ای برام جبران کنه

نمی خوام مثل آدمای الان باشم ، نمی خوام به هر کسی به خاطر موقعیتش احترام بذارم

من آدمها با سمتهای خیلی بالا و با موقعیتهای عالی برام ارزشی ندارن

همش احساس می کنم هیچکی حرفهامو باور نمی کنه

از بس آدمهای پست و نامرد زیاد شده ...

خدایا کمکم کن...


نوشته شده در سه شنبه 91/11/17ساعت 10:6 عصر توسط رها نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ